داستان همه کارآفرینان معمولا از یک جمله آغاز میشود:
«من ایدهای دارم». این جمله گرچه آغازی برای داستان صدها کارآفرینی موفق و
هزاران کارآفرینی ناموفق بوده است ولی، خود پایان ساعتها و روزها و
هفتهها و گاه سالها کلنجار رفتن و سعی و تلاش فرد است که معمولا سخنی از
آن به میان نمیآید. ولی واقعا چگونه میتوان یک ایده کسب و کار جدید خلق
کرد؟
یک «ایده جدید کسب و کار» از لحاظ معنایی رابطه تنگاتنگی با خلاقیت دارد و چون هنوز هیچ فیلسوفی تعریف استاندارد و فراگیری از خلاقیت ارائه نکرده است شاید نتوان تعریفی جامعی از یک «ایده جدید کسب و کار» و به تبع آن فرایند منتهی شده به آن یعنی فرایند «خلق ایده کسب و کار» ارائه نمود. ولی ما مهندسان برخلاف فیلسوفان با تعاریف کاربردی مفاهیم هم راضی میشویم. پس شاید بتوان تعریف ساده ولی کاربردی از یک «ایده جدید کسب و کار» ارائه نمود.
یک «ایده کسب و کار» جدید، لزوما به معنای خلق یکباره و ناگهانی مدل کسب و کار خلاقانهای که تا به حال وجود نداشته نیست. کار شما با تقلید از مدلهای کسب و کار موجود و سعی در نوآوری در آنها برای ایجاد مزیت رقابتی با رقبای دیگر بازار باید شروع شود. برای این کار بوم مدل کسب و کار ابزار قدرتمندی است که امکان ایدهپردازی به ما در چهار کانون مهم یعنی منابع، ارزش، مشتری و منابع مالی میدهد.
یک «ایده جدید کسب و کار» از لحاظ معنایی رابطه تنگاتنگی با خلاقیت دارد و چون هنوز هیچ فیلسوفی تعریف استاندارد و فراگیری از خلاقیت ارائه نکرده است شاید نتوان تعریفی جامعی از یک «ایده جدید کسب و کار» و به تبع آن فرایند منتهی شده به آن یعنی فرایند «خلق ایده کسب و کار» ارائه نمود. ولی ما مهندسان برخلاف فیلسوفان با تعاریف کاربردی مفاهیم هم راضی میشویم. پس شاید بتوان تعریف ساده ولی کاربردی از یک «ایده جدید کسب و کار» ارائه نمود.
یک «ایده کسب و کار» جدید، لزوما به معنای خلق یکباره و ناگهانی مدل کسب و کار خلاقانهای که تا به حال وجود نداشته نیست. کار شما با تقلید از مدلهای کسب و کار موجود و سعی در نوآوری در آنها برای ایجاد مزیت رقابتی با رقبای دیگر بازار باید شروع شود. برای این کار بوم مدل کسب و کار ابزار قدرتمندی است که امکان ایدهپردازی به ما در چهار کانون مهم یعنی منابع، ارزش، مشتری و منابع مالی میدهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر